جلسه اولیا و مربیان
سلام
هفته گذشته دوشنبه جلسه اولیا و مربیان برگزار شد موضوع جلسه رفتار دانش آموزان و وضعیت درسی (گزارش نمرات مهر و آبان ) طرح مشکلات یادگیری و راهکار هایی با مشورت والدین بود با سلام و تشکر از حضور والدین ابتدا شیوه تدریس و راهکارهایی برای موفقیت دانش آموزان در خیاطی بیان شد مثلا گفته شد دانش آموزان باید کارهایی که در گارگاه آموزش میبینند در چند سایز در منزل تکرار شود تا به اشکال خود پی ببرد و برای رفع اشکال مراجعه و تلاش کنند باید دوخت را به طور مستقل در خانه تمرین کنند و نیاز به حمایت شما دارند با رفتار و تشویق آنها در کار آنها را مشتاق به کار کنید و اعتماد به نفس آنها را بالا ببرید، در کتابخانه کارگاه کتابهای کمک آموزشی و ژورنال شناسی استانداردی هست که دانش آموزان می توانند برای مطالعه و تمرین به منزل ببرند و تمرین کنند هزینه ای هم ندارد بارها به دانش آموزان گفتم ولی فقط چند نفر استقبال کردند به دانش آموزان گفتم می توانند مدل های جدید مرتبط به هر درس را در منزل تشیص دهند و من در مدرسه رفع اشکال میکنم و بسیار خوشحال میشوم که یکی از مادران (مادر همان دانش آموزی که جلسه قبل روی میز نشسته بود )گفت به نظر من درست نیست وظیفه خودتان در مدرسه را به گردن دانش آموزان بیندازید گفتم نه من می خواهم درسی که داده شده تکرار و تمرین شود گفت به نظر من فکر خوبی نیست بلد نیستند گفتم باید تمرین کنند که یاد بگیرند قانع نشد گفتم اجباری نیست یه پیشنهاد ه ولی تکلیف مرتبط را میخواهم.
در مورد رفتار صحبت کردم : نظم را رعایت کنند ، به یکدیگر توهین و بی احترامی نکنند ، قوانین مدرسه را رعایت کنند و مودبانه رفتار کنند من از دختر ها این انتظارات را دارم در این خصوص با آنها صحبت میکنم لطفا شما هم گوش زد کنید همان مادر گفت : حرفهای تکراری ،خانم من اصلا دخترم هیچی از خیاطی یاد نگرفته امیدوارم وقتی رفت دانشگاه یه چیزی یاد بگیره گفتم اتفاقا خیلی چیزها یاد گرفتن بهتره تشریف بیاورید در گارگاه ادامه جلسه را چهره به چهره با دانش آموزان ادامه دهیم وقتی وارد کلاس شدیم و مادران کنا ردانش آموزان دور میز نشستند همان دانش ٱموز پایش را در حضور همه روی میز گذاشت و شروع به بستن بند کفشش کرد هر چه به او اشاره دادم توجه نکرد ماردان دیگر هم متوجه شدندیکی از دوستانش گفت پایت را از روی میز بردار زشت است مادرش بلند خندید و گفت چه اشکالی دارددخترهای ما هنوز بچه هستند خانم شما انتظار زیادی از آنها دارید دوست ندارم از حالا آنها را مجبور کنیدبزرگانه رفتار کنند و بزرگ باشند باید بچگی کنند وقتی ازدواج کردند خیلی از رفتارها را یاد میگیرند یکی از مادران گفت: بچه نیستند 15 سال دارند ، 18 سال نه 20 سال از ما یاد نگرفتن چطور می خواهند بعد یاد بگیرن آنها باید این رفتار ها را بدانند گفت من این طور فکر نمی کنم .یکی از مادران گفت : دختر من حتی بلد نبود نخ را گره بدهد ولی الان خیلی چیزها یاد گرفته دیروز وقتی پالتویی را که خودش دوخته پوشید من و پدرش به او افتخار کردیم دانش آموزان نیز تایید کردند که خیلی چیزها یاد گرفتیم و کارهایشان را به مادران همدیگر نشان دادند .در ادامه جلسه به سوالات مادران پاسخ داده شد و دانش آموزانی که از لحاظ رفتاری و درسی خوب بودند را تشویق کردم و از حضور والدین تشکر کردم توی این جلسه متوجه شدم اشکال از دانش آموزم نیست اشکال از الگوی رفتاری او است رفتار مادرش از خودش بدتر بود مادرش از او نخواسته و انتظار نداشته که یاد یگیرد و یا چگونه رفتار کند (خودش یاد میگیرد ، در آینده یاد می گیرد ، برای یاد گیری وقت هست ) .
در کلاس از دو تا از دوستان صمیصی او خواستم رفتار هایش را گوش زد کنند غیر مستقیم و گاهی مستقیم اورا متوجه رفتار اشتباهش کنند او نمی داند باید یاد بگیرد .
- ۹۵/۰۹/۲۳